» اثر حجر به چه معناست؟

معنای لغوی حجر در ممانعت و بازداشتن شخصی از به انجام رساندن کاری خلاصه می‌شود. حجر، در برابر اهلیت می‌باشد و عبارت می‌باشد از شرایط حقوقی فردی که صلاحیت داشتن حق مشخصی برای اعمال آن حق را ندارد. به شخصی محجور اطلاق می‌شود که حاوی اثر حجر است. در اصطلاح حقوقی حجر عبارت می‌باشد از منع فرد به حکم قانون از آن‌که بتواند کارهای خویش را به گونه‌ای مستقل و بدون مداخله‌ی دیگری اداره بنماید.

بنابر علم حقوقی، افراد در راستای انجام اعمال حقوقی خود همانند؛ معاملات نیازمند داشتن اهلیت می‌باشند. اهلیت به دو گونه؛ اهلیت تمتع و اهلیت استیفاء است. اهلیت تمتع عبارت است از؛ توانایی بهره‌مند شدن از تکلیف و حق. از سویی هم اهلیت استیفاء یعنی توانایی به انجام رساندن امور خود. مطابق قانون، هر فرد به محض زنده متولد شدن، دارای حقوق خواهد شد. به عبارتی اهلیت تمتع به محض متولد گردیدن برای فرد ایجاد می‌شود. لذا اهلیت استیفاء یعنی توانایی به انجام رساندن امور، نیازمند وجود برخی از شرایط است.

اثر حجر به چه معناست؟

به عنوان مثال؛

یک فرد باید به سن بلوغ برسد تا بتواند یک معامله را انجام بدهد و یا ازدواج نماید! به هنگامی‌که فرد هنوز توانایی به انجام رساندن امور خویش به گونه‌ای مستقل را نداشته باشد، بدو محجور اطلاق می‌شود. ولو در پاسخ بدین سؤال که محجور کیست؟ می‌توان گفت محجور به فردی اطلاق می‌شود که از منظر قانونی نمی‌تواند کارهای خویش را به گونه‌ای مستقل و بدون مداخله از سوی دیگری اداره نماید.

» اهلیت به چه معناست!

اهلیت در کلمه به معنی داشتن لیاقت و صلاحیت برای کاری، شایستگی و توانایی است.و در اصطلاحات حقوقی نیز عبارت از توانایی قانونی یک فرد جهت دارا گردیدن و یا به اجراء رساندن حق میباشد.

» اقسام گوناگون اهلیت؛

  • اهلیت تمتع؛

یعنی آن‌که کلّیه‌ی افراد می‌توانند صاحب حق و تکلیف گردند. «این گونه اهلیت با تولد آدمی شروع شده و با فوت وی به پایان می‌رسد.»

  • اهلیت استیفاء؛

اهلیت استیفاء یعنی قابلیت شخص جهت اجرای حق و یا قبول تعهدات.

» نکته؛

بنابراین به اشخاصی که بدون اهلیت گونه دوّم می‌باشند، محجور اطلاق می‌شود.

» قیم به چه کسی گفته می‌شود؟

قیم به فردی اطلاق می‌شود که به تقاضای دادستان از جانب دادگاه جهت اداره امورات حقوقی و مراقبت از فرد محجور مشخص می‌گردد. براساس ماده‌ی ۱۲۱۸ قانون مدنی طی موارد ذیل قیم مشخص می‌شود؛

«برای اشخاص ذیل نصب قیم می‌شود؛

  • صغاری که ولی خاص ندارند.
  • مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آن‌ها متصل به زمان صغر آن‌ها بوده و ولی خاص نداشته باشند.
  • برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آن‌ها متصل به زمان صغر آن‌ها نباشد.

» انواع محجور به شرح زیر است؛

محجورین براساس ماده‌ی ۱۲۰۷ قانون مدنی به سه گروه قسم‌بندی می‌گردد؛

  • صغار.
  • مجانین.
  • اشخاص غیر رشید.

بنابراین مطابق با قانون مدنی، اقسام گوناگون محجورین را می‌توان در سه دسته جای داد. دسته ابتدایی افراد صغیر می‌باشند. به گونه‌ای جامع و کلّی صغیر به فردی اطلاق می‌شود که هنوز که هنوز است به سن بلوغ نرسیده است. پس توانایی تشخیص امور خود را ندارد. دسته دوّم از محجورین را افراد غیر رشید تشکیل می‌دهد. افراد غیر رشید البته که به سن قانونی خود رسیده‌اند امّا قدرت درک و فهم و تشخیص خوب از بد در مسائل مالی را ندارند. و امّا دسته‌ی سوّم را افراد دیوانه تشکیل می‌دهند. افراد دیوانه و یا مجانین فاقد قوه‌ی عقل می‌باشند. پس به دلیل اختلالات قوای عقلانی خود نمی‌توانند امور مالی و غیر مالی خود را به انجام رسانند.

افراد نام‌برده شده ممنوعیت تصرف در اموال و حق و حقوق مدنی خویش را دارند‌. ممنوعیت قانونی اشخاص محجور به علّت پشتیبانی قانون از آن‌ها ایجاد شده است.

اثر حجر به چه معناست؟

» انواع اثر حجر؛

با استناد به نوع ممنوعیت فرد در تصرفات خود و مقدار آن می‌توان حجر را براساس موارد نام‌برده شده در قسمت ذیل قسم‌بندی نمود؛

  • اثر حجر عام و اثر حجر خاص؛

مقصود از حجر عام آن می‌باشد که فرد به گونه‌ای کلّی و جامع از اجرای حق و به انجام رساندن اعمال حقوقی منع گردد. همانند؛ حجر یک فرد مجنون که حجر عام می‌باشد، زیرا دیوانه در تمامی امور خویش ممنوع از تصرف می‌باشد و بنابر فقدان اراده، هیچ‌گونه عملیات حقوقی چه ایقاع و چه عقد، نمی‌تواند انجام بدهد.

مقصود از حجر خاص این است که فرد از قسمی از تصرفات خویش منع گردیده باشد نه تمامی آن‌ها. همانند حجر سفیه که یک اثر حجر خاص محسوب می‌شود. زیرا حجر و ممنوعیت تصرفات وی در چهارچوب امور مالی قرار می‌گیرد. از این جهت فرد سفیه می‌‌تواند در کارهای غیر مالی خویش چون طلاق، تصمیمات لازم را اتخاذ کند. نیز از سویی هم حجر افراد تاجر ورشکسته، یک حجر خاص محسوب می‌شود. زیرا در چهارچوب تصرفات مالی قرار می‌گیرد که به ضرر طلبکاران باشد‌.

  • اثر حجر حمایتی و اثر حجر سوء ظنی؛

معنا و مفهوم حجر حمایتی و حجر سوء ظنی کاملاً در برابر هم‌دیگر واقع می‌شود. حجر حمایتی به حمایت و پشتیبانی قانون‌گذار از شخص محجور در برابر صدمات سایرین گفته می‌شود. لذا حجر سوء ظنی، از سایرین در برابر صدمات احتمالی شخص محجور پشتیبانی می‌کند و همانند تاجر ورشکسته که به علّت پشتیبانی قانون از بستانکاران انجام می‌شود.

  • اثر حجر قانونی و اثر حجر قضایی؛

حجر قانونی به صورت مستقیم از جانب قانون بر اشخاص محجور اعمال خواهد شد. لذا حجر قضایی با دستورات دادگاه بر شخص اعمال می‌شود. حجر اشخاص ورشکسته یک حجر قضایی ضمن قانون حجر می‌باشد.‌

پس حجر بر مبنای نبود اراده و نقص اراده عبارت است از؛

حجر یک شخص مجنون بر مبنای نبود اراده است و نیز حجر صغیر ممیز یا سفیه بر مبنی نقص اراده خواهد بود.

یا حجر اعم از مالی و غیر مالی؛

محجورین سفیه تنها در کارهای مالی حاوی ممنوعیت هستند، لذا اشخاص محجور صغیر و نیز مجنون در کلّیه‌ی امورات خود ممنوعیت مداخله خواهند داشت.

حجری که در چهارچوب زمانی جای می‌گیرد؛

گاهاً حجر در چهارچوب زمان خاصی جای می‌گیرد، همانند؛ حجر صغیر که بعد از رسیدن به سن بلوغ و رشد، این حجر برطرف خواهد گردید. لذا گاهاً هدف معنا و مفهوم ندارد، همانند؛ حجر مجنون که مشخص نیست برطرف می‌گردد یا خیر و تا به چه هنگام امتداد دارد!

» صدور حکم بر مبنای رفع حجر؛

حکم حجر به عبارتی همان حکمی می‌باشد که با استناد بدان، حکم محجوریت را برای شخص محجور صادر و برای او اقدامات لازمه جهت تعیین قیم را در پیش می‌گیرد. نیز دادگاه می‌تواند به غیر از قیم، یک و یا چند ناظر را در راستای نظارت بر امورات قیم معین کند. هر زمان‌که فرد از حالت حجر به بیرون آید و اصطلاحاً، واجد شرایط و موقعیت رشد بود، می‌تواند با رجوع به دادگاه رسیدگی کننده محل صدور حکم حجر، تقاضای حکم رفع حجر را عرضه بنماید. بعد از وارسی دادگاه و اطمینان خاطر از صحت و سلامت کامل عقلی شخص، می‌تواند حکم رفع اثر حجر را صادر و به پایان رسیدن قیمومیت را بر شخص قیم اعلام دارد.

فردی که درخواست رفع حجر را دارد، می‌تواند با رجوع به دادگاه صادر کننده‌ی حکم حجر، بدان‌ها اطلاع داده که حالت و شرایط حجر در وی از میان رفته است. بنابراین در کمال صحت و سلامت عقل به سر می‌برد و رشید است. بدین هنگام است که دادگاه بعد از به انجام رساندن فرآیند ویژه و نیز وارسی‌های موردنیاز، تشکیل کمیسیون پزشکی و کسب نظر پزشکی قانونی و در اتمام کار پس از احراز سلامت شخص مدعی رشید، حکم بنابر رفع اثر حجر صادر خواهد کرد. از آن به پس موارد منوط بر قیمومیت حذف گردیده و خود شخص می‌تواند به تنهایی اموال خویش را مدیریت نموده و کارهای حقوقی خویش را انجام بدهد.

» صغیر ممیز چه کسی است و معاملات وی به چه حالت است!

صغیر ممیز در واقع کسی است که هنوز که هنوز است به سن قانونی رشد نرسیده است! لذا بنابر تشخیص دادگاه رشید محسوب می‌شود. چنین فردی که دادگاه وی را رشید نام‌گذاری می‌کند، شخصاً مسئولیت امور خود را برعهده دارد. پس  اشخاصی که از وی مراقبت می‌نمایند و نیز فردی که سرپرستی وی را برعهده خویش دارد دیگر وظیفه‌ای برعهده‌اش نمی‌باشد. بنابر قوانین مدنی، سفیه و یا غیر رشید کسی می‌باشد که تصرف او در اموال خود و حقوقی مالی عقلایی نیست!

  • معیار رشد چیست!

براساس قانون مدنی بعد از رسیدن به سن بلوغ، از نظر عدم رشد و عنوان جنون نمی‌توان حکم به اثر حجر تازه بالغ صادر نمود مگر با وارسی‌های موردنیاز جنون و یا عدم رشد شخص موردنظر ثابت گردد. چنانچه که فردی به سن بلوغ نرسیده باشد ما نخواهیم توانست وی را رشید نام‌گذاری کنیم و وی را از چهارچوب حجر بیرون آوریم! مداخله شخص صغیر در امور مالی خویش پس از آن‌که به سن بلوغ رسید نیازمند اثبات رشد خواهد بود. لذا در مابقی موارد نیازمند چنین امری نخواهد بود و صغیر خود می‌تواند شخصاً اقدامات لازم را انجام دهد. با این تفاسیر اموال یک سفیه که بالغ گردیده است، زمانی بدو تسلیم خواهد شد که رشد وی ثابت گردیده باشد.

» حکم مربوط به معاملات صغیر و مجنون چیست!

مطابق با قانون مدنی، اگر که فردی مالی را به دست یک شخصی صغیر غیر ممیز و یا مجنون بسپارد و به عبارتی به تصرف وی دربیاورد، وظیفه‌ی نقص نیز ضرر و زیان ناشی از اتفاقات برعهده مجنون یا صغیر نخواهد بود. پس جبران ضرر وارد آمده به واسطه‌‌ای که به تصرف صغیر یا مجنون درآمده است، در وهله اوّل برعهده‌ی سرپرست صغیر و مجنون است. البته بنابر شرطی که نقص و تقصیر در نگهداری یا مراقبت بوده باشد، امّا چنانچه سرپرست وی استطاعت نداشت، وظیفه برعهده خود محجور خواهد بود‌. نیز از سویی جبران ضرر و زیان ناشی از جرم در دادگاه، برعهده فرد متهم صغیر می‌باشد و ثمنی که صغیر یا مجنون به تأدیه آن مؤظف است از اموال خود صغیر و یا مجنون برداشته می‌شود.