✓ آیا از لحاظ حقوقی می‌توان هدیه را پس گرفت؟

گاهاً ممکن است افراد مالی را به یکی هدیه کنند و پس از مدّت زمانی حس ندامت و پشیمانی به سمت و سوی آن‌ها آید! چرا و به چه دلیل آن را بخشیده‌اند؟ نهایتاً سعی می‌کنند تا مال بخشیده شده را بازپس گیرند! این نوشته از ما نوشتاری می‌باشد در ارتباط با بخشش. البته ما این مورد را بررسی خواهیم کرد که آیا از لحاظ حقوقی می‌توان هدیه را پس گرفت؟ بنابراین حول محور اصلی مطلب ما در این قسمت از سروش عدل هدیه دادن و مطالبی در ارتباط با آن است.

» هدیه و هدیه دادن یک عملی حقوقی می‌‌باشد!

آیا می‌دانستید هدیه جدای از این مورد که یک کار عاطفی می‌باشد، یک کار حقوقی است! هبه و یا بخشش ضمن قوانین کشور ما یک عقد می‌باشد. عقدی که براساس آن یک فرد مال خویش را به گونه‌ای رایگان به فردی دیگر می‌بخشد، «بذل می‌کند». ضمن این عقود سه طرف به چَشم می‌خورد؛ واهب، متهب، عین موهوبه. واهب شخصی است که مال خود را می‌بخشد.

متهب شخصی است که مال بدو داده می‌شود. عین موهوبه هم در واقع مالی است که هدیه داده می‌شود. واهب جهت انجام هبه میبایست بالغ و عاقل باشد و با اراده و نیت مال را به فردی دیگر بذل کند. از سویی دیگر وی نمی‌تواند از مال دیگری ببخشد و خود وی میبایست مالک عین موهوبه باشد.

با استناد بدین مفاهیم به هنگامی‌که :

مالی به شما هبه گردد برای آن‌که خیال شما آسوده باشد که عقد واقع شده و عملیات تمام گردیده باشد میبایست هدیه را پذیرش نمایید و مال را در اختیار خود گیرید. یعنی تا به هنگامی‌که مال را اخذ ننمایید این عقد واقع نخواهد گردید. در اخذ و دریافت مال موهوبه باید سریعاً عمل کنید. زیرا چنانچه که تا پیش از دریافت مال، «واهب» محجور بشود یا از دنیا برود، عقد هبه دیگر واقع نخواهد گردید.

زمانی‌که گیرنده هدیه فردی صغیر یا مجنون باشد، «ولی» یا سرپرست قانونی وی میبایست مال را اخذ بنماید. حال نکته دیگری که وجود دارد این می‌باشد که، چنانچه طلبکاری طلب خویش از دیگری را بدو ببخشد دیگر نمی‌تواند از آن باز گردد. به همان شکل است، شخصی مالی را تحت عنوان صدقه به دیگری بدهد. وی هم حق بازپس گرفتن آن را ندارد.

آیا از لحاظ حقوقی می‌توان هدیه را پس گرفت؟

» ثبت رسمی هبه چگونه است!

قانون، ثبت عقد هبه را ضمن دفاتر اسناد رسمی ضروری ندانسته است. از این جهت الزامی در این میانه‌ها وجود ندارد. با این وجود خیلی شفاف و روشن می‌گوییم که هبه با سند رسمی نسبت به دیگر اقسام هبه استوارتر و حاوی مزایا است. مقصود ما از مزیت این می‌باشد که در ارتباط با هبه نامه‌های رسمی امکان تردید و شبهه وجود ندارد. یعنی به هنگام بروز دعوا هیچ‌یک از دوطرف نمی‌توانند ادعا کنند که در صحت و درستی سند مذکور شک وجود دارد.

زیرا این مدعی از منظر دادگاه مورد پذیرش نیست. در ارتباط با هبه نامه‌های غیررسمی یا همان هدیه دادن گاهاً هم عادی ادعای تردید و شبهه به گوش می‌خورد. با طرح هریک از دو ادعای انکار، دادگاه رسیدگی کننده مکلّف است سند مزبور را مورد وارسی قرار دهد. چرا که لازم است در مورد اعتبار آن حکم صادر کند‌. واهب جهت انجام هبه می‌باید هم عاقل باشد و هم بالغ. همچنین با قصد و اراده مال را به فردی دیگر ببخشد. از سویی دِگر وی نمی‌تواند از مال دیگری بذل نماید و خود او لازم است مالک عین موهوبه باشد.

» پس گرفتن هدیه، چگونه امکان‌پذیر است؟

هدیه به دیگری، حاوی یک خصوصیات منحصر به فرد می‌باشد. خصوصیتی که آن را از سایر عقود تفکیک می‌نماید. آن نیز قابلیت رجوع از هدیه می‌باشد. بدین حالت، شخصی که هدیه‌ای به شما داده باشد، می‌تواند هر زمان که مایل است، آن را از شما بازپس گیرد. حتی به هنگامی‌که آن مال در اختیار شما واقع شده باشد. بدین قابلیت در دنیای حقوقی رجوع از هبه اطلاق می‌شود. البته این کار چندان آسان هم به نظر نمی‌رسد. پس بهتر است دل خود را صابون نزنید! بهتر است به دو نکته که لازم است در این میانه‌ها وجود داشته باشد، اشاره کنیم؛

  • مال هدیه، وجود داشته باشد.

  • حق رجوع از جانب واهب، از میان نرفته باشد.

شرط ابتدایی که کاملاً معین و مشخص می‌باشد. چنانچه که عین مال از میان رفته باشد، دیگر در این هنگام امکان رجوع وجود نخواهد داشت. ولو در ارتباط با شرط دوّم قانونگذار چنین بیان می‌دارد که، واهب به چهار هنگام حق رجوع نخواهد داشت!

  • به هنگامی‌که اخذ کننده‌ی هدیه؛ پدر یا مادر و یا فرزند هدیه دهنده باشد.

  • هنگامی‌که اخذ کننده‌ی هدیه در برابر دریافت هدیه به واهب مالی را داده باشد و یا کاری را برای او به انجام رسانده باشد.

زیرا واهب می‌تواند شرط بنماید که متهب در مقابل هبه بدو مالی واگذار بنماید یا عملیاتی که مباح می‌باشد برای وی به انجام رساند.برای مثال؛ به مدّت زمان سه سال از منزل مسکونی‌ وی مواظبت کرده و البته آن را تمیز بنماید.

  • به هنگامی‌که اخذ کننده‌ی هدیه، آن را به شخص دیگری انتقال داده باشد. به عنوان نمونه؛ مال هدیه شده را به دیگری بفروشد.

  • هنگامی‌که در مال موهوبه دگرگونی رقم خورده باشد. همانند آن‌که مال موضوع موهوبه یک شمش طلا باشد که آن به یک انگشتر طلا تبدیل گردیده است.

رجوع در هبه گاهاً با گفتار صورت می‌پذیرد و گاهاً هم با رفتار! و رجوع از هبه با گفتار چون این می‌باشد که واهب بگوید من از هبه خود برگشته‌ام. رجوع از هبه در نوع رفتار که گاهاً رخ می‌دهد، همانند اقدام خود جهت گرفتن مال از دست متهب می‌باشد. غالباً رجوع ویژگی جدایی‌ناپذیر عقد هبه تلقّی می‌شود. تا بدان‌جا که حتی نمی‌توان شرط نمود واهب حق رجوع از هبه را نداشته است! پس گاهاً فردی نمی‌تواند تا به همیشه مالک یک مال باشد که آن را به عنوان هدیه دریافت نموده است.

✓ آیا از لحاظ حقوقی می‌توان هدیه را پس گرفت؟

» نکته؛

در این میانه‌ها میبایست بیان داریم که بعد از فوت شخصی که هدیه داده است و یا فردی که هدیه را اخذ نموده است، دیگر تحت وجود هیچ‌گونه شرایطی رجوع از هبه ممکن نخواهد بود.

« در راستای رجوع میبایست دعوا طرح نمایید؛

جهت رجوع از هبه و بازپس گرفتن مال موهوبه از شما، واهب می‌باید به دادگاه حقوقی که خانه‌ی شما در حیطه‌ی آن واقع شده است، رجوع نموده و دادخواست تسلیم کند. دادخواست فرمی می‌باشد که جهت آغاز رسیدگی در بطن دادگاه عرضه آن الزامی است. طی این فرم چاپی دانستنی‌هایی از شروع کننده دعوا و یا خواهان مطالبه می‌شود. برخی از این اطلاعات در مواردی چون؛ مشخصات، مکان اقامت خواهان، مشخصات و محل اقامت خوانده، بیان خواسته خود و یا همان رجوع از هبه و استرداد مال موهوبه خلاصه می‌شود.

علاوه بر این‌ها نیاز است که واهب هزینه‌ی دادرسی را هم پرداخت بنماید. هزینه منوط بر طرح دعوا با استناد به قیمت مال موهوبه محاسبه و اخذ خواهد شد. بدین حالت که مابه‌ازای یک میلیون ابتدایی قیمت، ۱/۵ درصد و مابه‌ازای مازاد آن یک میلیون، دو درصد هزینه‌ی دادرسی محاسبه و اخذ می‌گردد. بعد از طی این فرآیند دادگاه عملیات خویش را آغاز و پرونده به جریان خواهد افتاد. در بطن دادگاه یکی از این دو حالت به چَشم می‌خورد؛

  • ابتدا آن‌که هبه ثبت گردیده و حاوی سند رسمی باشد که به این هنگام واهب بدون آن‌که نیاز باشد هبه را به مرحله‌ی اثبات رساند، تقاضای رجوع خویش را طرح می‌نماید.

  • حال آن‌که هبه به حالت رسمی به مرحله‌ی ثبت نرسیده باشد، «که عبارت است از هبه‌نامه عادی و شفاهی»؛ بدین هنگام واهب میبایست در دادگاه وقوع عقد هبه را اثبات و پس از آن اعلام بنماید که می‌خواهد از عقد بازگردد و مال خود را بازپس گیرد.

بنابراین در هر دوی این شکل‌ها واهب مکلّف می‌باشد ثابت نماید که موقعیت رجوع را مهیا نموده و وی از حق رجوع بهره‌مند است. جهت رجوع از هبه و بازپس گرفتن مال موهوبه از شما، واهب میبایست به دادگاه حقوقی که خانه‌ی شما در حیطه‌ی آن واقع شده است، رجوع و دادخواست را عرضه نماید.

» آیا صدور رأی پایان کار می‌باشد!

با اعلام خاتمه یا اتمام رسیدگی از جانب دادگاه، مقام محترم قضایی به هنگام وجود امکان در همان جلسه رأی صادر می‌نماید. در غیر از این حالت به همان شکل که رایج است حداکثر تا هفت روز از مدّت زمان اعلام پایان دادرسی رأی را صادر می‌نماید. بعد از صادر کردن رأی و ابلاغ آن به دوطرف دعوا به واسطه‌ی مأموران دادگاه، نوبت به موضوع تجدیدنظر خواهی خواهد رسید. مقصود ما از تجدیدنظر خواهی همان رسیدگی دوباره به دعوای رسیدگی شده می‌باشد که از جانب دادگاهی با درجات بالاتر انجام می‌شود.

ضمن دعاوی رجوع از هبه با استناد به قیمت مال مدّنظر که در دادخواست نگارش گردیده است، معین می‌گردد که آیا امکان تجدیدنظر خواهی وجود خواهد داشت! و یا ندارد؟ به هنگامی‌که قیمت بیشتر از سه میلیون ریال باشد هریک از طرفین زمانی‌که حکم علیه وی صادر گردیده باشد، می‌تواند تقاضای تجدیدنظر خواهی را کند‌.

همچنین :

پس از تاریخ ابلاغ رأی تا به بیست روز به هنگام اقامت در کشور ایران و یا دو ماه به هنگام اقامت در خارج از کشور ایران، زمان دارد تا با رجوع به یکی از دو دادگاه‌های محل صدور و یا تجدیدنظر خواهی استان مکان سکونت خویش تحت عنوان خوانده تقاضای تجدیدنظر خواهی کند‌.

به هنگامی‌که قیمت مال بیشتر از سه میلیون ریال نباشد و یا بیشتر از این میزان باشد، لذا طی مهلت بیست روزه جهت تجدیدنظر اقدام نگردد، حکم بنابر قطعی بودن و اجراء و مال بازپس گرفته می‌شود. به همین شکل است که با تجدیدنظر خواهی از رأی، دعوا مورد رسیدگی دوباره واقع می‌گردد.