ارکان عقد بیع

عقد بیع را قانون گذار عقدی تملیکی و معوض تعریف کرده است. که به موجب آن قرار است شخص خریدار و فروشنده مالک مبیع و ثمن شوند. ملاحظه می شود که این عقد نیز، مانند سایر عقود دو طرف دارد. و با ایجاب و قبول بایع و مشتری است که  عقد بیع جاری می شود. و به موجب آن مشتری مالک عین مبیع، و فروشنده مالک ثمن و بهایی که من باب فروش مبیع است، می شود‌. بایع و مشتری نمی توانند از تعهدی که نسبت به دیگری دارند ممانعت کنند. مگر آنکه بخواهند از حق حبس استفاده کنند. و بدین طریق دیگری را ملزم به اجرای تعهد خود کنند.

ارکان چهارگانه عقد بیع

ایجاب و قبول

برای آنکه عقد لازم و جایز منعقد شود. نیاز به ایجاب و قبول دارد. عقد بیع قرار است با ایجاب فروشنده و قبولی خریدار جاری شود. این گونه که فروشنده پیشنهاد فروش ملک یا اتومبیلی را می دهد. و شخص خریدار برای آن مالکیت عین مبیع را به دست آورد این پیشنهاد را می پذیرد. و عقد بیع شکل می گیرد.

نکته: ایجاب و قبول زمانی شکل می گیرد که فروشنده و خریدار، هر دو از انعقاد عقد قصد و اراده باطنی داشته باشند. و با اختیار و بدون وجود اکراه این تصمیم را بگیرند. در غیر این صورت این ایجاب و قبول صحیح نیست و موجب تشکیل و انعقاد عقد بیع نمی شود.

نکته: ایجاب و قبول برای تحقق عقد بیع کافی است. و نیازی به قبض ندارد. جز بیع صرف که قبض شرط صحت آن است. وعقد را به وجود می آورد

متعاملین عقد

هر عقدی برای تشکیل نیاز به دو اراده دارد. تا شکل بگیرد. این دو طرف متعاملین یا طرفین عقد نامیده می شوند. طرفین اصلی عقد در عقد لازم بیع بایع و مشتری هستند. که هر یک حسب مورد ایجاب کننده و قبول کننده عقد هستند. و آن را به وجود می آورند.

ارکان عقد بیع

وجود عین مبیع

قانون گذار در ماده ۱۹۰ قانون مدنی، زمانی که شرایط صحت معامله را مورد بررسی قرار می دهد. شرط سوم صحت را وجود مال مورد معامله می داند.که باید موجود باشد. و قابل تسلیم باشد‌.  در فرضی که عین مبیع که ملک یا اتومبیل است اگر غیر قابل تسلیم باشد. و قبل از تسلیم تلف شود، بیع خود به خود منفسخ می شود.

ویژگی های عین مبیع

  1. مال مورد بیع اگر عین معین است، باید در زمان انعقاد عقد موجود باشد. در غیر این صورت مطابق ماده 361 قانون مدنی عقد بیع باطل است.
  2. مبیع باید مالیت داشته باشد و قابل خرید و فروش باشد.
  3. عین مبیع باید معلوم باشد و جهلی نسبت به آن نباشد.
  4. تحویل و تسلیم مبیع.

مطابق ماده 367 قانون مدنی، با انعقاد عقد بیع باید عین مبیع تحت تصرف و مالکیت خریدار قرار بگیرد. به نحوی که او حق هر گونه بهره برداری و انتفاع را از مال مبیع داشته باشد. در صورتی که بایع از تسلیم ممانعت کند. این حق برای خریدار است که الزام او را به تحویل مبیع از مراجع ذی اصلاح خواستار شود. و در صورتی که علی رغم الزام، خریدار از تسلیم ممانعت کند. این حق برای مشتری وجود دارد که قرارداد را فسخ کند. و استرداد ثمن را از بایع، خواستار شود.

تادیه ثمن

خریدار ملزم است که ثمن معامله را به فروشنده تسلیم کند. در غیر این صورت، این حق برای بایع است که الزام مشتری را به پرداخت ثمن از دادگاه خواستار شود. و در صورت امتناع از تادیه با استناد به خیار تاخیرثمن معامله را فسخ کند.

نکته: ثمن باید وجه رایج کشور باشد. مگر در قرارداد به نحوی دیگر شرط شود.

ارکان عقد بیع

آثار عقد بیع

ماده ۳۶۲ قانون مدنی، عقد بیعی که تمامی ارکان نامبرده را دارد صحیح می داند. و آثار ذیل را بر آن بار می کند:

  1. اگر عقد بیع صحیح واقع شود‌. مشتری مالک مبیع می شود و بایع مالک ثمن است.
  2. بایع ملزم می شود که عین مبیع را تسلیم مشتری کند. و اگر بخواهد ممانعت کند این حق خریدار است که الزام او را به تسلیم خواستار شود.
  3. مشتری ملزم است که ثمن را به بایع پرداخت کند. و اگر بخواهد از تسلیم ثمن خودداری کند. و آن را در موعد تعیین شده پرداخت نکند، این حق برای بایع است که به استناد خیار تاخیر ثمن الزام خریدار را بخواهد.
  4. اگر مبیع مستحق للغیر باشد بایع ضامن درک مبیع است. و باید درصدد جبران خسارات وارده به خریدار باشد. و بهایی که از سوی خریدار به او پرداخت شده را بازگرداند. همچنین است در جایی که مالکیت ثمن به خریدار تعلق ندارد که در اینجا  مشتری نیز ضامن درک ثمن است.

حق حبس

بایع و مشتری ملزم هستند که به محض انعقاد عقد بیع در صورتی که موعدی برای تسلیم و تادیه مشخص نشده باشد. اقدام به تحویل مبیع و پرداخت ثمن کنند. و در صورتی که یکی از طرفین بخواهد امتناع کند. و به تعهدش در مقابل دیگری عمل نکند. این حق برای طرف دیگر وجود دارد که الزام او را بخواهد. و در صورت عدم الزام خواستار فسخ معامله باشد. اما در جایی قانون گذار به این عقود معوض یک استثنا وارد کرده است. و به بایع و مشتری این حق را داده که از تسلیم مبیع یا ثمن خودداری کنند. تا طرف دیگر حاضر به تسلیم شود. این عمل حقوقی حق حبس نامیده می شود. که در رابطه با عقود معوض که بیع یکی از آنهاست قابل اجرا است.

نکته: در جایی که انجام یکی از تعهدات موجل باشد. و تعهد دیگری حال، دیگر حق حبس وجود ندارد. و طرفی که تعهدش حال است. باید به تعهدی که نسبت به دیگری دارد، عمل کند.

نتیجه گیری

ما در این مقاله به بررسی عقد بیع، که از عقود تملیکی و معوض است، پرداختیم. بیان کردیم که هر عقدی برای تشکیل ارکانی دارد که لازمه تحقق آن است. عقد بیع نیز ارکانی دارد که این عقد را به وجود می آورد.

ایجاب و قبول بایع و مشتری و وجود مبیع و ثمن لازمه تشکیل این قرارداد است.

پیشنهادات

ما در تیم حقوقی و داوری سروش عدل، در تلاشیم که به همکاری وکلای متخصص و زبده، خدمات حقوقی را در حوزه های مختلف به شما عزیزانی که درگیر مشکلات حقوقی هستید ارائه دهیم. شما می توانید جهت ارتباط با وکلای تیم حقوقی ما، از طریق راه های ارتباطی که در سایت به آن اشاره شده با ما در تماس باشید.

برخی از سوالات متداول

1.عقد بیع چیست؟

این عقد عقدی معوض و تملیکی است. و بایع و مشتری که طرفین عقد هستند آن را به وجود می آورند.

۲. ارکان عقد بیع چیست؟

بایع و مشتری که ایجاب کننده و قبول کننده عقد هستند با انعقاد عقد بیع، مالک ثمن و مبیع می شوند  و این عقد را به وجود می آورند.