فسخ و انفساخ و تفاسخ در قردادها : قراردادی که بین طرفین منعقد می گردد ممکن است روزی به عللی از بین برود .که به بیان این اسباب انحلال در این مقاله می پردازیم.
گاهی اوقات افراد ممکن است مطابق اصل آزادی قراردادها با اراده خود به آن قرارداد پایان دهند.
گاهی اوقات قانون گذار برای رعایت مصلحت جامعه بر نحوه انعقاد قرارداد نظارت کرده و در بعضی موارد قانونی به انحلال آن تصریح نموده است .
اسباب انحلال قرارداد که در قانون مدنی به آن اشاره گردیده است عبارتند از
- انفساخ
- تفاسخ ( اقاله )
- فسخ
انفساخ:
انحلال قهری است . یعنی انحلال عقد بدون اراده طرفین و ناشی از حکم قانون گذار .
تفاسخ (اقاله):
تراضی و رضایت طرفین برای انحلال عقد لازم است . و طرفین به صورت یک طرفه نمی توانند عقد را منحل نمایند .
فسخ:
انحلال ارادی است . انحلال یک طرفه عقد و بدون رضایت طرف متقابل .
تفاوت بطلان و انفساخ :
در انفساخ بر خلاف بطلان که عقد از ابتدا باطل است . عقد به طور صحیح منعقد شده ولی به موجب سببی عقد منفسخ می گردد .
آثارحقوقی انفساخ
انفساخ ناشی از حکم قانون :
-
تلف مال مورد انتقال :
که در بعضی از مواد قانونی قانون گذار به آن تصریح کرده می پردازیم :
-
تلف مبیع پیش از تسلیم : ماده 387 ق م .
چنانچه پس از انعقاد عقد بیع مبیع پیش از تسلیم به خریدار ، بدون تقصیر نزد فروشنده تلف گردد عقد بیع منفسخ می شود .
-
تلف مال مورد اجاره پیش از تسلیم : ماده 483 ق م .
اگر در مدت اجاره عین مستاجره به واسطه حادثه ای کلا تلف گردد عقد اجاره به خودی خود منفسخ می گردد.
اگر در موعد اجاره عین مستاجره به واسطه حادثه ای بعضا تلف گردد اجاره از زمان تلف نسبت به مقدار تلف شده منفسخ می شود.
از بین رفتن قابلیت انتفاع در عقد مزارعه و مساقات :
-
درعقد مزارعه :
مزارع زمینی را در اختیار عامل قرار می دهد که در مدت معینی در آن زراعت نماید و حاصله را بین خودشان تقسیم کنند .
-
منفسخ شدن عقد مزارعه :
طبق ماده 525 ق م . چنانچه به هر علتی زمین غیر قابیل استفاده گردد و نتوان این علت را برطرف نمود عقد مزارعه منفسخ می شود .
در عقد مساقات هم در صورت ازبین رفتن قابلیت انتفاع درختی که نگهداری آن به شخص عامل واگذار شده عقد همین وضعیت را دارد .
-
تلف مال موضوع حق انتفاع :
حق انتفاع حقی است که به موجب آن مالک ملک حق استفاده از منافع آن مال را به شخص منتفع می دهد .
در صورت تلف شدن مالی که موضوع حق انتفاع بوده مانند مثال های قبلی حق انتفاع منفسخ می شود .
مرگ و حجر یکی از طرفین در عقود جایز :
طبق ماده 954 قانون مدنی موت و جنون و سفه هر یک از طرفین از موجبات انفساخ عقد می باشد .
باید توجه نمود که قانون گذار تنها در این ماده به عقد جایز اشاره داشته است .
- لعان و کفر : ماده 882 و 1052 ق م .
- لعان : شوهر بدون اینکه دلیلی بر ادعای خود داشته باشد به زن خود نسبت زنا بدهد یا فرزند خود را انکار کند.
- کفر : در دو فرض قابل بررسی است :
- چنانچه زن و مردی که هر دو مسلمان بوده بعد از انحلال عقد شوهر کافر شود.
- چنانچه زن و مردی که هر دو کافر بوده بعد از انحلال عقد زن مسلمان شود .
عقد نکاح به موجب لعان و کفر نیز یکی دیگر از مواارد انفساخ عقد می باشد .
انفساخ ناشی از تراضی شرط فاسخ :
ممکن است طرفین با یکدیگر تراضی کنند در صورت عدم حصول شرایط در موعد تعیین شده عقد به خودی خود از بین برود .
شرط فاسخ ممکن است در عقود لازم و جایز تعیین گردد .
در بعضی از عقود مثل نکاح شرط فاسخ بی اثر است .
فسخ یا انحلال ارادی قرارداد :
موضوع فسخ قرارداد مختص عقود لازم است چرا که در عقود جایز هر کدام از طرفین هر زمانی که اراده کند می تواند عقد را فسخ کند.
در اصطلاح حقوقی به حق فسخ قرارداد خیار یا خیار فسخ گفته می شود .
حق فسخ در عقود لازم و جایز به طرفین حق منحل کردن قرارداد را می دهد .
باید توجه نمود که قانون گذار در مورد عقودلازم تنها در موارد مشخصی به افراد حق فسخ یا خیار فسخ را داده است.
خیار شرط یا شرط خیار :
توافق کردن طرفین عقد برای مهلت محدودی برای فسخ قراردادی که بین آنها بسته شده است .
خیار شرط را به استثای عقد ضمان ، نکاح و وقف در سایر عقود می توان شرط نمود
شرط خیار می تواند مختص به یک طرف عقد یا هر دو یا حتی شخص ثالثی باشد .
خیار غبن :
زمانی که یکی از طرفین معامله متضرر شود در اینجا زیان دیده حق خیار غبن را دارد و می تواند معامله را برهم زند .
شرط خیارغبن عدم آگاهی شخص زیان دیده است.
و در عقود معوض معنی پیدا می کند نه در عقود مجانی مثل هبه .
خیار عیب :
اگر بعد ازانعقاد عقد مشخص گردد که در موضوع قرارداد عیبی وجود دارد طرف قرارداد می تواند قرارداد را فسخ کند یا ارش بگیرد
شرط داشتن خیار عیب :
- عیب باید پنهان باشد و او به وجود آن آگاهی نداشته باشد
- عیب باید قبل از انجام معامله یا در زمان انجام معامله وجود داشته باشد عیب بعد از انجام معامله حق خیاری رابه وجود نمی آورد .
قانون گذار از خیارات دیگری نیز نامبرده است که به طرفین حق فسخ می دهد که ما در اینجا تنها به چند مورد اشاره نمودیم .
آثار حقوقی فسخ قرارداد :
اثر فسخ ناظر به آینده است یعنی که بعد از فسخ تعهداتی که طرفین در آینده نسبت به انجام آن داشته اند از بین می رود .
برای اعلام فسخ قرارداد به طرف مقابل اگر قرارداد در دفاتر اسنادرسمی تنظیم شده باشد برای فسخ قرارداد صدور حکم دادگاه الزامی می باشد .
وضیت منافع بر اثر فسخ قرارداد :
تا زمان فسخ مال کسی است که به واسطه عقد مالک شده است .
بعد از فسخ منافع منفصله متعلق به کسی است که به واسطه فسخ مالک شده است چون منافع متصل قابلیت جدا شدن ندارند .
اقاله یا تفاسخ :
اقاله یکی دیگر از اسباب انحلال قراداد می باشد و منوط به تراضی و رضایت طرفین عقد است .
برخلاف فسخ تنها در عقود لازم یا عقودی که از یک طرف لازم می باشد اقاله امکان دارد.
طرفین عقد نباید هیج گونه حق خیار فسخی داشته باشند چون اگر حق فسخ وجود داشته باشد دیگر اقاله بی معنی است .
اقاله را می توان با توافق طی سند عادی یا رسمی اجرا نمود اما در مورد فسخ صدور حکم دادگاه الزامی می باشد
سخن آخر :
افراد می توانند عقدی را که بین خود منعقد نموده اند با موارد های انحلالی که قانون گذار در قانون مدنی به آن اشاره نموده است از بین ببرند. گاهی اوقات این انحلال ناشی از حکم قانون گذار و برای رعایت مصلحت جامعه خارج از اراده افراد بوده که به آن انفساخ می گوییم .
موسسه حقوقی و داوری سروش عدل با سابقه چندین ساله در امر وکالت و با داشتن وکلای زبده و مشاورین حقوقی خبره در امر وکالت پاسخگوی شما عزیزان در امور حقوقی ، کیفری ، ملکی و ثبتی خواهند بود . سوالات حقوقی خود را با ما در میان بگذارید.