ابراء به چه معناست؟

زمانی‌که تعهدی میان دوطرف وجود دارد، مدیون جهت انجام آن تعهد ناچار خواهد بود. مگر هنگامیکه طلبکار جهت انجام آن تعهد که به نفع او است، صرف نظر نماید. در واقع اصطلاح ابراء به همین موضوع اشاره دارد. بیایید کمی بیشتر به توضیح جوانب گوناگون ابراء مبادرت ورزیم.

» ابراء به چه معنا است!

ابراء از ریشه بَرء یا بُرء، در کلمه به معنی صرف نظر نمودن و یا رهانیدن می‌باشد. در فقه نیز به عملی گفته می‌شود که منجر به سقوط تعهد خواهد شد و برائت ذمه‌ی مدیون را به دنبال دارد. در این رابطه، ابراء در فقه به دو حالت اتفاق می‌افتد؛ یا وی به طلبکار بگوید، من تو را از دینی که به من داری بری می‌کنم (اسقاط حقوق خود). یا چنین بگوید که؛ طلبم را به تو بذل کردم (بخشیدم). ضمن حقوق ایران نوع اوّل تحت عنوان ابراء به معنی خاص شناخته شده است و در ماده‌ی ۲۸۹ قانون مدنی تعریف گردیده است. از سویی هم آثار آن در مواد دیگر بررسی شده است. نوع دوّم و یا تملیک دین با موضوعات حقوقی دیگری همانند هبه ضمن ماده‌ی ۸۰۶ قانون مدنی به رسمیت شناخته شده است.

ابراء به چه معناست؟

» ابراء در قانون مدنی ایران؛

همان‌گونه که بیان نمودیم، در حقوق ایران، ماده‌ی ۲۸۹ قانون مدنی ابراء به خوبی تعریف شده است؛

«ابراء عبارت است از این‌که دائن از حق خود، به اختیار صرف نظر کند.» در تعریف ارائه شده چند نکته وجود دارد. البته ما این نکات را به تفصیل در قسمت زیر بررسی خواهیم کرد؛

  • ابراء یک عمل حقوقی است که به اراده‌ی یک فرد (دائن یا طلبکار) انجام می‌شود و مدیون نقشی در آن ایفاء نمی‌نماید. پس در اصطلاح گونه‌ای ایقاع محسوب می‌شود. ایقاع در واقع عمل حقوقی یک جانبه‌ای است‌. برخلاف عقد که جهت محقق شدن به اراده‌ی دوطرف نیازمند است، جهت تحقق ایقاع، اراده‌ی یک فرد کفایت می‌کند.
  • تحقق ابراء نیازمند وجود دینی می‌باشد که از پیش بین دائن و مدیون وجود دارد. بنابراین عمل حقوقی تبعی می‌باشد و تابع وجود آن دین خواهد بود.
  • در عمل حقوقی ابراء طلبکار به گونه‌ای رایگان از حقوق خویش می‌گذرد، نه این‌که آن را به دیگری بدهد. پس از ابراء گویی که اصلاً حقی وجود ندارد.
  • ابراء به حقوق دینی اختصاص دارد، (در برابر حقوق عینی). حق عینی، حقی می‌باشد که فردی در ارتباط با عین و شیئی در عالم خارج دارد. چنانچه که طلبکار بخواهد از حقوق عینی خویش در برابر مدیون صرف نظر بنماید، در اصطلاح حقوقی یعنی از آن اعراض می‌نماید.
  • به گونه‌ای جامع و کلّی در ابراء، ضوابط و مقررات عمومی معاهدات، همانند؛ اهلیت، تردید نداشتن، معلوم بودن و… وجود دارد. مگر زمانی‌که ماهیت خاص ابراء، ضوابطی خاص را خواستار باشد. از سویی هم آن مقررات در احکام ابراء، قانون و یا اصول و قواعد حقوقی آمده باشد.

» ارکان تشکیل دهنده ابراء؛

ابراء حاوی چهار رکن می‌باشد. در قسمت ذیل به هریک از این ارکان به گونه‌ای جداگانه خواهیم پرداخت.

✓ ابراء کننده؛

فردی می‌باشد که با اختیار از حق دینی خود می‌گذرد‌. به دلیل آن‌که ابراء یک عمل حقوقی می‌باشد، دائن در وهله اوّل بایستی اهلیت این عملیات را داشته باشد.

✓ ابراء شونده؛

با آن‌که اراده‌ی مدیون در محقق شدن ابراء تأثیری ندارد، ولی جهت صحت و سقم آن مدیون معین باشد، ابراء به شیوه‌ی تردید آمیز باطل می‌باشد. برای نمونه چنانچه که دائن بگوید یکی از سه مدیون خود را ابراء نمودم و برای این سخن او هم قرینه‌ای وجود نداشته باشد که مقصود او کدام یک از مدیون‌های اوست، عمل او باطل خواهد بود.

✓ حق مورد ابراء؛

ابراء از دین ثابت که موجود است، درست می‌باشد. اعم از این‌که دین بر ذمه مستقر و یا حال باشد. حال امکان دارد که مؤجل باشد و در آتی و در زمان معینی قرار باشد بر ذمه‌ی مدیون مستقر شود. لذا ابراء از دین غیر مشخص باطل می‌باشد و هیچ‌کس نمی‌تواند دیگران را از دیونی که در آتی نسب بدو پیدا خواهند کرد، بری نماید‌. چنانچه که وجود دین مسلم باشد ولیکن برای ادای آن مهلت مشخصی تعیین شده باشد، مهلت مانع از ابراء نخواهد شد. چرا که صِرف وجود دین جهت صحت ابراء کفایت می‌کند.

✓ ابراء به چه معناست؟

✓ لفظ یا صیغه ابراء؛

ابراء با هر لفظ و یا عملی که بیانگر آن باشد، درست است. در ارتباط با تعلیق ابراء به شرط، برخی از اختلاف نظرها به چَشم می‌خورد. اغلب حقوق‌دانان برخلاف فقه‌ها، ابراء معلق را صحیح تلقّی می‌کنند. در این ارتباط همانند آن است، دائن که مؤجر می‌باشد به مستأجر چنین بگوید؛ اگر که ملکم را تا مهلت مشخصی که تعیین نموده‌ام، تخلیه کنی، اجاره‌ی دو ماه پیش را که پرداخت نکرده‌ای به تو بذل می‌کنم.

» انواع گوناگون ابراء؛

ابراء بنابر موضوع خود به دو نوع؛ ابراء خاص و ابراء عام قسم‌بندی می‌شود.

✓ ابراء خاص؛

ابراء خاص آن دست از ابراء می‌باشد که عنوان آن دین یا حق مشخص یا حقوق نسبت به دین است. همانند آن‌که طلبکار، بدهکار را از دین مشخصی بری نماید و یا حق انتفاع خویش را از استفاده از عین مشخصی ساقط کند یا تمامی حقوق خویش را نسبت به عین مشخصی ساقط نماید.

✓ ابراء عام؛

ابراء عام به این معنا است که دائن به مدیون اعلام نماید او را از هر دینی که دارد، بری می‌کند و یا کلّیه‌ی حقوق خویش را نسبت به تمامی اموال منقول و غیرمنقول مدیون اسقاط می‌نماید. کاملاً مشخص است که در این موارد، ابراء کننده نمی‌تواند پس از تحقق ابراء، حقوق موجود پیشتر از ابراء را دوباره مطالبه بنماید. لذا مطالبه‌ی حقوق و دیونی که بعد از وقوع ابراء ایجاد می‌شود، قانونی است.

» آثار برجای مانده از ابراء؛

آثار ابتدایی و اصلی ابراء سقوط طلب به همراه برائت ذمه‌ی مدیون است. حال این سقوط می‌تواند نسبت به تمام یا قسمتی از طلب رخ دهد. ابراء تنها به معنی سقوط تعهد می‌باشد و نباید آن را در حکم و یا معادل تأدیه طلب دانست. وگرنه چنانچه که زوجه تمام مهریه خویش را به زوج ابراء کند و پس از آن شوهر بخواهد قبل از نزدیکی او را طلاق بدهد، در این‌جا زن می‌تواند نصف مهریه خود را از او مطالبه بنماید.

اگر که موضوع طلب به صورت مستقل تضمیناتی داشته باشد، آن تضمینات با تحقق ابراء خود به خود منحل می‌گردد. برای نمونه؛ چنانچه که مدیون و یا بدهکار برای دین خویش به طلبکار وثیقه‌ای را بدهد، پس از ابراء تمام دین اصلی آن وثیقه آزاد خواهد شد و عقد رهن میان آن دو منحل می‌شود و برعکس آن صادق نخواهد بود. یعنی چنانچه که دائن از وثیقه صرف نظر بکند و حق خویش را نسبت به وثیقه‌ ابراء بنماید، تعهد مدیون به تأدیه دین اصلی همچنان پابرجا خواهد بود.