علامت تجاری
لیزر، گرامافون، نسکافه، تاید، کلینکس، پینگپونگ، آسپرین، سلفون، یو-یو؛ این کلمات برای شما آشنا هستند؟ این واژگان و بسیاری کلمات دیگر زمانی علائم تجاری قدتمندی بوده اند و از حمایت قانون برخوردار بودند. ولی اتفاقی که کابوس هر مالک و دارنده علامت تجاری است روی داد. و این علائم تمامی حقوق خود را از دست داده و تبدیل به واژه ای پیش پا افتاده و محاوره ای شدند.
این اتفاق نامطلوب همان عمومی شدن یا جنریک شدن علامت تجاری است. هدف و کارکرد اصلی علامت تجاری تمایز بخشی میان کالاها و خدمات مختلف است، یعنی تشخیص کالاها و خدمات بنگاهی مشخص که علامت به آنها ملصق شده از میان انبوه کالاها و خدمات و علائم تجاری متعلق به بنگاههای دیگر. علامت تجاری زمانی تمام حقوق قانونی خود را از دست می دهد که این خصیصه را از دست بدهد. پس از عمومی شدن آن علامت تجاری برای ارجاع به نوع و جنس محصول به کار می رود نه کالاها و خدمات بنگاهی خاص. یعنی علامت، وارد حوزه عمومی می شود. به تبع آن دارنده، حق مالکیت و تمام حقوق دیگر خود بر روی علامت را از دست می دهد.
حتی اگر علامت از قویترین نوع یعنی علائم ابداعی باشد نیز ممکن است :
در اثر استفاده نادرست خودِ دارنده یا اهمال وی در مراقبت از علامتش، عمومی شدن رخ دهد. و پس از آن، ناگزیر مالک میبایست شاهد استفاده رایگان رقبایش و سایرین از علامتی باشد که زمان و هزینه بسیاری برای مشهور شدنش صرف نموده است. بدون این که از کوچک ترین توان قانونی برای بازداشتن آنها برخوردار باشد. طبق نظریه عمومی شدن علامت تجاری، علامت، ویژگیِ تمایز بخشی خود را از دست داده و دیگر نمی تواند به عنوان علامت تجاری ادامه حیات دهد.
طبقه بندی علائم تجاری
علائم تجاری به 4 دسته می شوند. مبنای این تقسیم بندی توانایی تمایز بخشی هر علامت است. هرچه تمایز بخشی آن قویتر باشد علامتی قدرتمندتر است و از حقوق بیشتری برخوردار می شود .و هرچه تمایز بخشی آن ضعیفتر باشد بالطبع از حقوق کمتری هم برخوردار می شود.
1- علائم ابداعی:
علائمی که ارتباط مفهومی با محصولی که ارائه می کنند، ندارند. این علائم تمایز بخشی بسیار بالایی نسبت به علائم دیگر دارند. تا آنجا که می توان گفت به محض به وجود آمدن، دارای ویژگی تمایز بخشی به طور ذاتی هستند. این علائم که در زبان معمول یافت نمی شوند، هر چند نیاز به سرمایه گذاری و تبلیغات هنگفت برای جا افتادن در ذهن مصرف کنندگان دارند. اما از بیش ترین حمایت قانونی برخوردارند. بهترین نمونه علائم ابداعی، علامت تجاری KODAK است که هیچ معنایی در هیچ زبانی ندارد و کاملاً ابداعی است.
ثانیا اینکه علامت تجاری در رابطه با کدام نوع از کالاها و خدمات استفاده شود، در تعیین بدیع بودن آن اهمیت دارد. یعنی چنانچه علامت در رابطه با کالاها و خدماتی به کار رود که ربطی به معنایشان ندارد. علامتی قوی به شمار می رود. مثلاً علامت APPLE هر چند به معنای سیب است و اگر در رابطه با میوه جات به کار رود علامتی توصیفی است. ولی در رابطه با محصولات کامپیوتری کاملاً بدیع است. همچنین علائمی نظیر پارسخزر و کاله، مزدا، بنز و غیره.
رتبه دوم :
متعلق به علائمی است که ارتباط معنایی و توصیفی بسیار اندکی با کالاهای ارائه شده دارند و تعریف کامل از نوع یا جنس آن به مصرف کننده نمی دهند. این علائم، بدون اثبات داشتن تمایز بخشی اکتسابی یا معنای ثانویه، قابل حمایت هستند.
رتبه سوم :
متعلق به علائم توصیفی است؛ یعنی علائمی که کالا و خدماتی را که در رابطه با آن به کار می روند، توصیف می کنند. این علائم برخلاف دو قسم پیشین، به شرط برخورداری از تمایز بخشی اکتسابی ، علامت تجاری معتبر محسوب می شوند؛ یعنی دارنده علامت تجاری باید با استفاده مکرر در تبلیغات یا غیر آن، تلاش کند تا تصورات و درک مشتریان از علامت را به جای نوع و جنس کالا و خدمات، متوجه خودِ کالا و خدمات نماید.
در رتبه چهارم :
علائم جنریک یا عمومی قرار می گیرند. یعنی علائمی که از لحاظ معنایی مترادف کالا و خدمات هستند. و طبقه یا جنس و نوع کالاها و خدمات خود را تعریف می کنند. و برای اشاره به جنس و نوع محصول استفاده می شوند. اعم از این که ابتدا علامت تجاری بوده و بعد عمومی شده باشند و یا این که از ابتدا کلمه ای عمومی بوده باشند.
یکی از اصول اولیه تجارت در عرصه علائم تجاری این است که هیچ کس نباید کلمه یا عبارت عمومی را به حق انحصاری خود تبدیل کند. اصلی ترین مبنای دکترین عمومی شدن علامت تجاری، جلوگیری از سردرگمی و گمراهی مصرف کننده است. همچنین جلوگیری از تهی شدنِ زبان و حوزه عمومی به وسیله استفاده انحصاریِ عده ای از کلمات عمومی و حمایت از رقبایی که دسترسی به عبارتی به غیر از علامت عمومی شده برای ارتباط با مصرف کنندگان ندارند. یا به دنبال بهترین راه ارتباط هستند نیز از دیگر مبانی این نظریه محسوب می شود.
هر چه علامت تجاری قدتمندتر باشد راهش به سوی کسب شهرت و متمایز کردن کالاها و خدمات ملصق شده به آن هموارتر می شود. علائم تجاری مشهور بر اساس کنوانسیون پاریس در سایر کشورها هم از حقوق حمایتی برخوردارند. و در برخی حوزه های حقوقی نیز از حمایت در برابر تضعیف شهرت علامت تجاری موسوم به (Trademark Dilution) برخوردار می شوند. حمایت اخیر قدرتمندترین حمایت قانونی از علائم تجاری به شمار می آید.
اگر صاحب علامت تجاری هستید: توجه فرمایید که موارد زیر می تواند باعث عمومی شدن علامت تجاری شما شود:
استفاده نادرست در تبلیغات: استفاده صحیح از علامت تجاری در تبلیغات اهمیت بسیاری دارد و باید به شکل فعل یا فاعل استفاده نشود بلکه باید بعنوان صفت متمایز کننده به کار گرفته شود. برای مثال در عبارت «ریکا بخرید» دارنده از علامت تجاری اش به جای فاعل استفاده کرده درحالیکه عبارت صحیح می تواند چنین باشد: «مایع ظرف شویی ریکا بخرید». مثال دیگر، استفاده نادرست از علامت گوگل است که در مکالمات روزمره انگلیسی زبانان به شکل زیادی از آن به عنوان فعل استفاده می شود: به جای «در گوگل جستجو کنید» ، عبارت «گوگل کردن» در حال عادی شدن و جا افتادن است.
کم کاری صاحب علامت در محافظت از علامتش: دومین دلیل، اهمال صاحب علامت در جلوگیری نکردن از استعمال عمومی علامت، توسط رقبا یا دیگر اشخاص ثالث است. اگر رقبا شروع به استفاده از همان علامت یا مشابه آن کنند، صاحب علامت می تواند با استفاده از نهاد نقض علامت تجاری جلوی این نوع استفادهها را بگیرد.
رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی:
از مهمترین علل عمومی شدن علائم تجاری، استفاده نادرست توسط رسانههای جمعی و شبکه های اجتماعی است. بخصوص گنجاندن علامت مزبور در فرهنگ لغات، به معنی عام. به دلیل رقابت شدید بین رسانه های مختلف اعم از دیداری و نوشتاری، رونامه نگاران، خبرنگاران و نویسندگان، بدون رعایت الزامات حقوقی استفاده از علامت تجاری، سعی در عامّه پسند کردن مقالات، نوشته ها و برنامه هایشان با عبارات بدیع و جذاب دارند و در این راه هم ممکن است چند علامت تجاری را قربانی رقابت در جذب مخاطب کنند.
شبکه های اجتماعی نیز امروز مانند تیغ دولبه ای عمل می کنند از یک طرف صاحبان علائم تجاری علاقه دارند که علامتشان در شبکه های اجتماعی محبوبیت پیدا کند و از سوی دیگر مخاطبان ملاحظه استفاده صحیح و قانونی از علامت را ندارند و به خاطر استفاده نادرست از علامت نیز معمولا مجازات نمی شوند.
استفاده برای اولین بار:
وقتی علامتی برای اشاره به اختراعی مورد استفاده قرار می گیرد که اولین از نوع خود است یا برای اولین بار در کشوری رواج یافته، احتمال عمومی شدن آن بالاست. دارندگان علائم تجاری که صاحب حق اختراع نیز هستند، بیش ترین قربانیان عمومی شدن علامت تجاری به شمار می آیند زیرا صاحب علامت از حق انحصاری تولید کالا در طول مدت اعتبار حق اختراع بهره مند است و علامت تجاری الصاق شده بر روی چنین کالایی یک کارکرد دوگانه دارد:
1- تعریف خود کالا و 2- تعریف منبع منحصر کالا. پس از پایان مدت اعتبار پتنت، به احتمال زیاد مصرف کنندگان همچنان از خود علامت برای اشاره محصول استفاده می کنند. رقبای بعدی که وارد عرصه می شوند با زیان رقابتی قابل توجهی مواجه هستند زیرا نمی توانند از آن علامت تجاری برای ارتباط با مخاطب محصول استفاده کنند و زمان برای جا انداختن کلمه دیگری در ذهن عموم دیر است بنابراین با انتقال حق اختراع به حوزه عمومی هر آن چیزی که عموم مردم به آن اختراع تخصیص داده اند نیز وارد حوزه عمومی می شود کلمه آسپرین مشهورترین قربانی حق اختراع است.
راه حل این است که :
صاحب علامت یا صاحب حق اختراع از دو کلمه در تبلیغات استفاده کند. یکی برای اشاره به نوع و جنس محصول و یکی به عنوان علامت تجاری. مثال بارز شرکت نینتندو است: شرکت تولید کننده بازی و دستگاههای بازی رایانه ای وقتی شروع به تولید دستگاههای بازی کرد با موفقیت کلمه عام کُنسول بازی را ترویج داد و از عمومی شدن علامت خود: X-box جلوگیری کرد.
هر چند این اقدام متواند از عمومی شدن علامت جلوگیری کند اما آنرا تضمین نمی کند. زیرا دادگاه به نتیجه توجه خواهد کرد نه تلاش های متعارف و معقولی که دارنده برای جلوگیری از عمومی شدن علامت کرده است. مثال ناموفق این مورد علامت تجاری کلینکس است. دارنده این علامت عبارت عمومی دستمال کاغذی را برای نوع محصول ابداع کرد و تلاش بسیاری برای جلوگیری از عمومی شدن علامت انجام داد. اما در نهایت همین که مردم شروع به استفاده از این علامت به عنوان یک کلمه عمومی و جنریک کردند ثبت آن لغو و وارد حوزه عمومی شد. از روش های دیگر جلوگیری، استفاده از گیومه، رنگ، طرح یا طرز تایپ متفاوت علامت بر روی محصول یا در تبلیغات می باشد. در زبان انگلیسی نیز حرف اول علامت باید با حرف بزرگ نوشته شود.
علامت تجاری به لحاظ حقوقی چه زمانی رسما عمومی تلقی می شود؟
فرآیند لغو علامت تجاری به دلیل عمومی شدن با توجه به قوانین کشورها و قوانین منطقه ای متفاوت است. عموما لغو ثبت علامت تجاری پس از صدور حکم دادگاه صالح صورت می گیرد .یعنی پس از اینکه دادگاه رای به عمومی شدن علامتی داد علامت تجاری از دفتر ثبت تجارتی حذف می شود. در برخی از نظام های این اقدام بدوا در مرجع ثبت صورت می گیرد و به اعتراضات بر این تصمیم در مرجع قضایی رسیدگی می شود.
در برخی دیگر از قوانین کشورها ذی نفع مخیر است که به مراجع قضایی و یا اداری مراجعه کند.نکته مهم این است که فردی که درخواست حذف علامت از دفتر ثبت را می دهد باید ذی نفع باشد. که می تواند از مقامات یا سازمانهای صلاحیت دار مانند اداره مالکیت صنعتی، دادستان یا مقامات اتاق بازرگانی یا رقبای تجاری صاحب علامت باشد.
اگر علامت تجاری در رابطه با چند کالا و خدمات ثبت شده باشد و عمومی اعلام شود حذف آن به صورت کلی خواهد بود .و اصولاً در این مصادیق حذف جزئی وجود ندارد اثر حکم یاد شده از زمانی است که علل حذف علامت از دفتر ثبت علائم حادث شده است. تعیین تاریخ علت یا علل حذف علامت به دلیل تعیین مبدا اثر حکم حائز اهمیت است. همچنین مراتب حذف علامت ثبت شده باید جهت اطلاع اشخاص ثالث توسط اداره ثبت علائم آگهی و منتشر شود.
هر چند در قانون ثبت اختراعات طرحهای صنعتی وعلائم تجاری مصوب 1386 و آیین نامه آن :
به صراحت درباره لغو ثبت علامت عمومی شده مقرره ای وجود ندارد. اما با توجه به ماده 30 که علامت را نشان متمایز کننده تعریف کرده است. و علامت عمومی شده چنین ویژگی را از دست داده است. بنابراین هر شخصی که ذی نفع باشد میتواند در دادگاههای عمومی تهران لغو ثبت علامت را درخواست کند.
در کنوانسیون پاریس قسمت دوم بند ب ماده 6 خامس به کشورهای عضو اجازه داده “… اگر علامتی فاقد تمایز بخشی باشد. یا در تجارت نشانگر نوع، کیفیت، کمیت، هدف، ارزش، منبع کالاها، زمان تولید و یا واژه ای معمولی در زبان فعلی … باشد. از ثبت آن خودداری یا در صورت ثبت آن را لغو نماید”.
در اثر عمومی شدن علامت تجاری، علامت اصلی ترین حقوق خود یعنی اقامه دعوی به خاطر نقض علامت تجاری و در برخی نظام های حقوقی تضعیف شهرت علامت تجاری را و تمامی دیگر حقوق خود را از دست می دهد. یعنی اگر رقبا شروع به استفاده رایگان از ثمره سالها تلاش و هزینه شما کردند هیچ کاری جز تماشا کردن از شما برنخواهد آمد!