✓ شرایط تعیین قیم در پروندههای کیفری
قیم در کلمه یعنی متولی، سرپرست و شخصی که متولی یک فرد محجور است. قیم از جمله اصطلاحات علم حقوق محسوب میشود و به معنی کسی میباشد که از جانب دادگاه به درخواست دادستان و جهت پشتیبانی و حمایت از محجورین، یعنی مواظبت وی و ادارهی اموال مشخص میگردد. به سِمت او قیمومیت اطلاق میشود. قانون مدنی طی مواد پیدرپی، محکمه شرع را به عنوان مقام صلاحیتدار جهت تعیین قیم معرفی کرده است.
بنابر قانون برای افرادی چون؛ صغاری که ولی خاص ندارند، مجانین و افراد غیر رشید قیم نصب میشود. بعضی از وظایف قیم عبارت میباشند از؛ تهیه فهرست دارایی مولی علیه، فروش اموال و دارایی ضایع شدنی محجور و پرداخت هزینه مربوط به زندگی محجور. پس قیم به کسی اطلاق میشود که از جانب دادگاه صالح جهت سرپرستی از محجور و نگهداری از اموال وی در مواردی که ولی خاص وجود ندارد، نصب میگردد. حال شرایط تعیین قیم در پروندههای کیفری چیست! آیا میدانید؟
«بهتر است در ابتدا جوانب مختلف نصب قیم را بررسی نموده، سپس پاسخگوی سؤال شما در راستای شرایط تعیین قیم در پروندههای کیفری باشیم.»
» اشخاص نیازمند به نصب قیم؛
در ارتباط با اشخاصی که برای آنها قیم نصب میشود، مادهی ۱۲۱۸ قانون مدنی مقرر نموده است که برای :
- صغاری که ولی خاص ندارند.
- مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون و یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.
- برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد.»
حال آنکه ضمن ماده ۱۲۱۹ اصلاحی سال ۱۳۷۰ چنین بیان شده است که؛
«هر یک از ابوین مکلّف است در مواردی که به موجب ماده قبل باید برای اولاد آنها قیم معین شود، مراتب را به دادستان حوزه اقامت خود و یا نماینده او اطلاع داده از او تقاضا نماید که اقدام لازم برای نصب قیم به عمل آورد.»
» شرایط نصب قیم در قانون چیست!
از جمله شرایط حائز اهمیت قیمومیت، داشتن قدرت و توانایی لازم میباشد. البته که این موارد میتواند از اوصاف مثبت وی تلقّی شود. حال با توجه به لزوم شایستگی و توانایی و قدرت انجام امور حقوقی و مدیریت درست جهت حفظ اموال محجور وجود این شرط در قیم اساسی است. قیم مؤظف است در تربیت و اصلاح حال محجور تلاش نماید و در اداره امور وی، رعایت مصلحت را در نظر داشته باشد.
لزوم داشتن توانایی و قدرت درک تشخیص مصلحت از امور فساد در قیم بسیار مهم است. البته مقصود ما از توانایی قدرت فیزیکی و جسمانی او نمیباشد. بلکه قدرت انجام امور حقوقی محجور با درایت و ادارهی امور زندگی محجور میباشد.
دوّمین شرط و وصف قیم را میتوانیم در امانتداری وی خلاصه کنیم. در صورتیکه بنابر قانون به محضی که عدم امانتداری او ثابت گردد، قیم از سِمت خود عزل خواهد شد.
سوّمین صفت قیم، بالغ و رشید بودن اوست. پس اشخاصی که خود نیاز به قیم دارند، نمیتوانند به سِمت قیمومیت برسند. چهارمین وصف و شرایط او مسلمانی میباشد. به گونهای که در حقوق اسلامی ولایت کافر بر مسلمان مورد پذیرش نیست. از این جهت هر زمان که شخص محجور مسلمان باشد، نمیتوان یک قیم کافر برای او معین نمود.
قانون مدنی در ارتباط با چهارمین وصف مقررهای خاص تعیین نکرده است. ولیکن با استناد به قواعد و مقررات عمومی و این مسئله که غیر مسلمان نمیتواند بر مسلمان ولایت داشته باشد و قیمومیت گونهای ولایت تلقّی میشود، میتوان بدین موضوع پی برد.
» به شرایط و اوصاف قیم توجه کنید
قیم بایستی دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی نیز از سویی قابل اعتماد باشد. علاوه بر اینها با اکتفا به ملاک مادهی ۱۱۹۲ قانون مدنی که منوط بر وصایت است، میتوان چنین بیان نمود که، چنانچه محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای وی قیم غیر مسلمان (کافر) معین نمود. به عبارتی مادهی ۱۲۳۱ قانون مدنی در ارتباط با شرایط قیم چنین بیان میدارد که؛
«اشخاص ذیل نباید به سِمت قیمومیت معین شوند؛
- کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومیت هستند.
- کسانی که به علّت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحههای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند؛
- افراد محکوم به جرم سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر.
- کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است.
- افرادی که معروف به فساد اخلاق باشند.
- کسی که خود یا اقربا طبقه اوّل او دعوایی بر محجور داشته باشد.»
بهتر است خاطر نشان شویم که؛ اقربا (خویشان) محجور به هنگامیکه صلاحیت جهت قیم شدن داشته باشند، بر سایرین مقدمتر هستند. پس دادگاه رسیدگی کننده یک یا چند نفر از آنها را به سِمت قیمومیت معین خواهد کرد. در میانههای خویشان محجور، پدر و یا مادر وی مادام که شوهر نداشته باشد، با داشتن صلاحیتهای لازم بر سایرین مقدمتر خواهند بود. حال به هنگام محجور شدن زوجه، شوهر زن با داشتن صلاحیت جهت انتخاب به عنوان قیم بر سایرین مقدمتر خواهد بود.
» وظایف و اختیارات قیم چیست!
قیم نمایندهی قانونی فرد محجور میباشد پس مواظبت از تمامی امور مالی محجور با قیم او خواهد بود. قیم مؤظف است که پیش از انجام هرگونه اقدامی فهرست تمامی اموال و دارایی بالقوه و بالفعل محجور، مجنون، را به دادسرای امور سرپرستی عرضه نماید. به هنگام پنهانکاری تعمدی از قیمومیت عزل میگردد. قیم مکلّف است که حداقل هریک سال یک مرتبه شرح اقدامات مالی خویش را به دادسرای سرپرستی ارائه نماید. هر زمان که قیم در حفظ اموال فرد محجور دچار تقصیر شده و خسارتی وارد آید، وظیفه جبران خسارت را دارد. ولیکن میبایست خسارت از جانب قیم وارد شده باشد. قیم تحت عنوان نماینده قانونی نمیتواند در دادگاه یا دادسرا پرونده منوط بر محجور را صلح خاتمه بدهد مگر زمانی که این موضوع به واسطهی امور سرپرستی به تصویب برسد.
» شرایط تعیین قیم در پروندههای کیفری
آیا میدانید با وجود چه شرایطی و مواردی برای بزهدیده محجور، قیم موقت تعیین خواهد شد!
- تعقیب کیفری ناشی از شکایت از جانب شاکی باشد.
- بزه دیده ولی یا قیم نداشته باشد و یا آنها در دسترس نباشند.
- نصب قیم منجر به از میان رفتن وقت و یا متوجه شدم ضرر به محجور نگردد.
- به هنگامیکه ولی یا قیم مرتکب جرم شده باشند و یا در ارتکاب جرم دخالت داشته باشند.
- طی مواردی که ولی و قیم فرد بزهدیده بنابر دلایلی چون بیهوشی قادر به انجام امور نباشد.
- ضمن دعاوی مالی کیفری فرد سفیه، چرا که ضمن دعاوی غیر مالی کیفری، سفیه خود میتواند شخصاً شکایت کند.
» دادستان میتواند مازاد بر موارد نامبرده شده در قسمت فوقانی متن، در موارد ذیل نیز امر کیفری را تعقیب بنماید
- تعقیب کیفری مربوط به شکایت شاکی باشد و ولی یا سرپرست قانونی محجور (طفل یا مجنون) با وجود مصلحت و منفعت محجور اقدامات لازم جهت شکایت را در پیش نگیرد.
- با موافقت از جانب بزه دیدگانی که دارای معلولیت جسمی، ذهنی و یا کهولت سن میباشند و ناتوان از طرح شکایتهای مربوطه هستند.