✓ اعتراض به حکم دادگاه
اعتراض به حکم دادگاه به چه هنگام رُخ میدهد! شیوه اعتراض به آراء دادگاه چیست و شیوه نگارش اعتراض به رأی دادگاه چگونه است؟ گاهاً این امکان وجود دارد به هنگامیکه دعوایی را در دادگاه اقامه مینماییم، حکمی که در دادگاه موردنظر صادر میگردد، به نفع ما و البته مطابق میل و خواسته ما نباشد. به همین دلیل در این حالات در بسیاری از مواقع میتوان بدین رأی اعتراض نمود. در این هنگام برای باری دیگر به موضوع دعوا رسیدگی خواهد شد. به بیانی دِگر در بسیاری از مواقع صدور رأی انتهای کار نیست. و فردیکه حکم به زیان وی صادر شده است میتواند بدان اعتراض نماید.
ما در سروش عدل تلاش نمودهایم تا با تهیه این مطلب راههای اعتراض به رأی دادگاه را بازگو کنیم. بنابراین بهتر است این مطلب را مطالعه نموده و البته نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
» راههای اعتراض به حکم دادگاه
-
اعتراض به آراء دادگاه به روش عادی
روشهای متنوعی جهت اعتراض به آراء دادگاه وجود دارد. این روشها در دو حالت عادی و فوقالعاده جای میگیرند. روشهای عادی جهت اعتراض به حکم دادگاه از قرار ذیل هستند؛
_ وا خواهی.
_ تجدیدنظر خواهی.
نکتهای که لازم است در همین ابتدای مطلب بیان داریم، این میباشد که اعتراض به گونه وا خواهی مخصوص احکام صادر شده غیابی میباشد. بنابراین در مقابل آن هم تجدیدنظر خواهی مربوط به احکام صادر شده حضوری خواهد بود.
» وا خواهی یعنی چه
آراء غیابی به رأیهایی اطلاق میشود که خوانده پرونده، وکیل و یا قائم مقام او در هیچکدام از جلسات دادرسی حضور به عمل نیاورند. حال به صورت کتبی هم از خود دفاع نکرده باشد و یا لایحهای جهت دفاع از خود عرضه ننموده باشد. از سویی اخطاریههای دادگاه بدو ابلاغ واقعی نگردیده باشد. در این قبیل از حالات دادگاه انتظار خوانده را نمیکشد. پس بدون حضور وی و بنابر مدارک موجود حکم را صادر خواهد نمود. حال به هنگامیکه حکم به حالت غیابی صادر شود، برای خوانده و یا شخصی که حکم علیه وی صادر شده، اگر مقیم ایران باشد بیست روز و اگر مقیم خارج از ایران باشد، دو ماه مهلت جهت وا خواهی تعیین میشود. بنابراین فرد طی این مدّت زمان میتواند نسبت بدین رأی اعتراض بنماید.
برخی از نکات مهم در ارتباط با وا خواهی
- وا خواهی حقی میباشد که تنها برای محکومٌ علیه وجود دارد. حال گاهاً امکان دارد که محکومٌ علیه خوانده باشد و گاهاّ خواهان. از سویی هم محکومٌ به نمیتواند به رأی صادره به واسطهی وا خواهی اعتراض نماید.
- برای آنکه شخص به واسطهی وا خواهی بتواند به حکم صادره اعتراض بنماید، میبایست حکم به صورت غیابی صادر شده باشد. البته حکم صادره نسبت به خواهان همیشه حضوری به شمار میرود.
- نسبت به حکم در هریک از مراحل که باشد میتوان به حالت فرجام خواهی اعتراض نمود. حال تفاوتی ندارد که مرحله بدوی یا تجدیدنظر باشد.
» تجدیدنظر خواهی یعنی چه!
به هنگامیکه رأیی به حالت حضوری بر علیه فردی صادر میشود، تنها راهحل جهت اعتراض بدان، تجدیدنظر خواهی است. در موضوعات حقوقی چنانچه که دعوی مالی باشد و بهای آن کمتر از سیصد هزار تومان باشد، دعوی قطعی است و از قابلیت تجدیدنظر خواهی برخوردار نیست. امّا چنانچه که بهای خواسته بیش از سیصد هزار تومان باشد، دعوی از قابلیت تجدیدنظر خواهی برخوردار خواهد بود. بهتر است خاطر نشان شویم که دیگر دعاوی هم از قابلیت تجدیدنظر خواهی برخوردار هستند مگر طرفین آن را از میان ببرند.
پرسشی که در این میانهها ایجاد میشود!
در کجا میبایست تجدیدنظر خواهی نمود و تا چه مقدار مهلت زمانی دارد؟
آن زمان که رأیی علیه ما صادر میگردد، از به هنگام ابلاغ رأی بیست روز مهلت زمانی داده خواهد شد. طی این مهلت فرد میبایست تجدیدنظر خواهی خود را مطرح بنماید. مرجع تجدیدنظر خواهی نیز، دادگاه تجدیدنظر خواهی مرکز همان استان خواهد بود که دعوا در حیطه قضایی آن طرح گردیده است. مهلت تجدیدنظر خواهی برای افراد مقیم ایران بیست روز است. از سویی هم مهلت تجدیدنظر خواهی برای افراد مقیم خارج از ایران، دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی خواهد بود.
حال نکته بسیار مهم در این موضوع خلاصه میشود که؛
بعد از آنکه نسبت به رأی تجدیدنظر خواهی گردید و دوباره رأی صادر شد، آن رأی قطعی و لازمالاجراء خواهد بود و دیگر امکان اعتراض بدان وجود نخواهد داشت.
-
اعتراض به آراء دادگاه به روش فوقالعاده
حال که مسیرهای عادی به جهت اعتراض به آراء صادر شده بیان گردید. نیاز است که راههای فوقالعاده جهت شکایت به این آراء را بیان نماییم. آنها نیز عبارتند از؛
_ اعتراض ثالث.
» فرجام خواهی
ضمن تعریف فرجام خواهی میبایست چنین بیان داریم که فرجام خواهی بدین معنی است؛ تشخیص داد که آیا رأی صادره از جانب دادگاه براساس قوانین و مقررات شرعی بوده است و یا خیر! بدین علّت به این شیوه اعتراض به حکم فوقالعاده اطلاق میشود که صرفاً طی مواردی ویژه و محدودی میتوان از آن بهره گرفت.
نکته؛
نکتهای که میبایست بیان کرد این میباشد که همانگونه که بیان نمودیم، آرایی که دادگاه تجدیدنظر صادر نموده است را نمیتوان نسبت بدان فرجام خواهی نمود. مگر طی موارد اصل نکاح، فسخ، طلاق، نسب حجر نیز وقف باشد. ولو برای فرجام خواهی نیز مهلت معینی وجود دارد که برای افراد حاضر در ایران بیست روز نیز برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه از تاریخ ابلاغ حکم خواهد بود.
» چه احکامی از قابلیت فرجام خواهی برخوردار است!
براساس مادهی ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی، آن قسم از آراء بدوی که بنابر آن علّت که نسبت بدان اعتراض تجدیدنظر نگردیده است قطعیت پیدا نموده دیگر قابل فرجام خواهی نخواهد بود. به جزء طی موارد ذیل؛
- حکم هایی که خواسته و بهای آن بیشتر از وجه بیست میلیون ریال باشد.
- احکام منوط بر اصل نکاح، فسخِ نکاح، طلاق، نسب، حجر یا وقف، ثلث تولیت و حبس.
البته بهتر است خاطر نشان شویم که در ارتباط با قرارهای ذیل نیز چنانچه که اصل حکم آنها قابلیت فرجام خواهی داشته باشد، میتوان نسبت بدان فرجام خواهی نمود؛
- ابطال دادخواست یا رد آن که از دادگاه صادر گردیده است.
- قرار سقوط دعوا و یا عدم اهلیت یکی از دوطرف دعوی.
ضمن مادهی ۳۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی برخی از احکام که قابلیت فرجام خواهی ندارند بیان گردیده است که عبارت میباشند از؛
- احکامی که مستند به اقرار قاطع دعوی در بطن دادگاه میباشد.
- حکم هایی که مستند به سوگند میباشد به گونهای که قاطع دعوا باشد.
- احکامی که بنابر قوانین و مقررات خاص قابلیت فرجام خواهی نداشته باشند.
- آن دست از احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خویش را نسبت بدان ساقط نمودهاند.
- احکامی که مستند به نظریات یک یا چند شخص کارشناس میباشد. به شیوهای که دوطرف به حالت کتبی رأی آنها را قاطع دعوا واقع نمودهاند.
- حکم هایی که در حین و یا پس از آنکه به اصل دعوی رسیدگی گردید، در ارتباط با متفرعات آن صادر میشود. البته به هنگامیکه راجب اصل دعوی قابلیت فرجام خواهی وجود نداشته باشد.
» اعاده دادرسی یعنی چه؟
اعاده دادرسی از جمله راههای اعتراض و شکایت به آراء قطعی میباشد. به بیانی بهتر و صریحتر میتوان با اعاده دادرسی نسبت به آراء قطعی اعتراض کرد. از سویی تفاوت ندارد که از چه محکمهای صادر گردیده است «بدوی باشد یا تجدیدنظر». پس نمیتوان نسبت به قرارهای صادر شده اعاده دادرسی نمود. به عبارتی اعاده دادرسی بدین معنی است که دادرسی که چندی پیش صورت گرفته است و موجب صدور حکم قطعی گردیده است، برای باری دیگر توسط همان دادگاه، اگر که یکی از جوانب اعاده دادرسی وجود داشت، به جریان و روند افتد.
از این جهت میتوان چنین بیان نمود که اعاده دادرسی از جمله شیوههای شکایت عدولی میباشد. بدان معنی که دادگاه با رسیدگی دوباره بدان مسئله امکان دارد از رأی پیشین عدول نماید و آن را نقض و حکم نوینی را صادر کند.
با تعاریف بیان شده در قسمت فوقانی متن میتوان به چنین نتیجهای دست یافت که اعاده دادرسی صرفاً مخصوص احکام قطعی قضایی خواهد بود. پس در ارتباط با احکام صادره از جانب دیوان عدالت اداری، احکام داوری بینالمللی، نهاد ثبت و نیز دیوان عالی کشور از قابلیت اجراء برخوردار نیست.
در راستای آنکه اعاده دادرسی انجام بشود میبایست جهات آنکه به واسطهی قانون آیین دادرسی مدنی مشخص گردیده است، وجود داشته باشد. بدین شکل که درخواست کننده اعاده دادرسی میبایست جهات مدّنظر که منجر به نقض حکم میگردد را درج نموده و آن را به اثبات رساند. اعاده دادرسی از جانب محکومٌ علیه حکم قطعی سابق علیه محکومٌ له همان حکم انجام میشود.
» اعتراض ثالث یعنی چه؟
اعتراض ثالث از جمله دیگر روشهای فوقالعاده جهت اعتراض به آرای صادر گردیده میباشد. ولو مقصود از ثالث این میباشد که فردی به غیر از خواهان و خوانده وارد دعوای مطروحه گردد. در راستای تعریف اعتراض ثالث بهتر است چنین بیان داریم که؛
چنانچه که در زمان طرح دعوایی حکمی صادر گردد که منجر به ایجاد خللی در حق فرد ثالثی بشود به حالتی که وی یا نمایندهی قانونی او اصلاً در فرآیند دادرسی حضور نداشته باشد، میتواند نسبت بدان حکم اعتراض بنماید. فرد ثالثی که بنابر صدور حکمی به حق او زیانی وارد گردیده است میتواند بدان رأی اعم از آنکه از دادگاه عمومی و یا انقلاب و یا تجدیدنظر صادر گردیده باشد، اعتراض بنماید.
نکته بسیار مهم این میباشد که فرد ثالث برای آنکه اعتراض خویش را نسبت به رأی صادره اعلام نماید، نیاز است دادخواستی را به طرفیت هر دوطرف دعوی تنظیم نماید. سپس این دادخواست را به دادگاهی که رأی را صادر نموده است، تسلیم بنماید.
امیدواریم که در این مطلب از خود ما توانسته باشیم شما را با اعتراض به حکم دادگاه به خوبی و جامع آشنا سازیم. البته که شما میتوانید در صورت وجود سؤالات بیشتر در این زمینه با ما تماس حاصل فرمایید.